سست بنیانی
ضعف و سستی و آسیبپذیری شاخصه مهم دیگر آنهاست: «مَثَلُ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ أَوْلِیاء كَمَثَلِ الْعَنكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَیتًا وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُیوتِ لَبَیتُ الْعَنكَبُوتِ لَوْ كَانُوا یعْلَمُونَ»؛ «داستان كسانى كه غیر از خدا دوستانى اختیار كردهاند، همچون عنكبوت است كه خانهاى براى خویش ساخته و در حقیقت اگر مىدانستند، سستترین خانهها همان خانه عنكبوت است».(7)
اولیای شیطان به عنوان تکیهگاههایی همچون لانه عنکبوت هستند؛ زیرا خانه باید دیوار، سقف، در و مواد مستحکمی داشته باشد؛ ولی خانه عنکبوت هیچ یک را ندارد. شیطان و اولیای او هم چنین هستند. قرآن به مسلمانان میآموزد که نه تنها از اولیای شیطان نباشند؛ بلکه با دوستان شیطان نیز مقابله کنند؛ چرا که آنان بسیار سست عنصر و ضعیف هستند: «الَّذِینَ آمَنُواْ یقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَالَّذِینَ كَفَرُواْ یقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُواْ أَوْلِیاء الشَّیطَانِ إِنَّ كَیدَ الشَّیطَانِ كَانَ ضَعِیفًا»؛ «كسانى كه ایمان آوردهاند در راه خدا كارزار مىكنند و كسانى كه كافر شدهاند در راه طاغوت مىجنگند؛ پس با یاران شیطان بجنگید كه نیرنگ شیطان [در نهایت] ضعیف است».(8)
آنهایی که راه کفر را در پیش گرفتند، از ولایت خدای تعالی خارج شدهاند؛ در نتیجه دیگر مولایی ندارند و ولی آنان شیطان است و آنها، اولیای شیطان.(9)
برادران شیطان
هنگامی که ارتباط با شیطان از حد متعارف فراتر برود و آن قدر تنگاتنگ و صمیمی بشود که به مرحله برادری برسد، شیطان آنها را به عنوان برادران صمیمی خویش میپذیرد و این نهایت سقوط برای انسان است.
قرآن برادران شیطان را کسانی معرفی میکند که در خرج اموال و صرف دارایی خود حد و مرزی قائل نیستند و اهل اسراف و تبذیر هستند: «وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَلاَ تُبَذِّرْ تَبْذِیرًا إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ كَانُواْ إِخْوَانَ الشَّیاطِینِ وَكَانَ الشَّیطَانُ لِرَبِّهِ كَفُورًا»؛ «و حق خویشاوند را به او بده و مستمند و در راهمانده را [دستگیرى كن] و ولخرجى و اسراف مكن؛ چرا كه اسرافكاران برادران شیطانهایند و شیطان همواره نسبت به پروردگارش ناسپاس بوده است».(10)
تعبیر به برادران شیطان یا به خاطر این است که اعمالشان همردیف و هماهنگ اعمال شیطان است که همچون برادرانی که یکسان عمل میکنند و یا اینکه قرین و همنشین شیطان در دوزخاند.(11)
ضعف و سستی و آسیبپذیری شاخصه مهم دیگر آنهاست: «مَثَلُ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ أَوْلِیاء كَمَثَلِ الْعَنكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَیتًا وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُیوتِ لَبَیتُ الْعَنكَبُوتِ لَوْ كَانُوا یعْلَمُونَ»؛ «داستان كسانى كه غیر از خدا دوستانى اختیار كردهاند، همچون عنكبوت است كه خانهاى براى خویش ساخته و در حقیقت اگر مىدانستند، سستترین خانهها همان خانه عنكبوت است».(7)
اولیای شیطان به عنوان تکیهگاههایی همچون لانه عنکبوت هستند؛ زیرا خانه باید دیوار، سقف، در و مواد مستحکمی داشته باشد؛ ولی خانه عنکبوت هیچ یک را ندارد. شیطان و اولیای او هم چنین هستند. قرآن به مسلمانان میآموزد که نه تنها از اولیای شیطان نباشند؛ بلکه با دوستان شیطان نیز مقابله کنند؛ چرا که آنان بسیار سست عنصر و ضعیف هستند: «الَّذِینَ آمَنُواْ یقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَالَّذِینَ كَفَرُواْ یقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُواْ أَوْلِیاء الشَّیطَانِ إِنَّ كَیدَ الشَّیطَانِ كَانَ ضَعِیفًا»؛ «كسانى كه ایمان آوردهاند در راه خدا كارزار مىكنند و كسانى كه كافر شدهاند در راه طاغوت مىجنگند؛ پس با یاران شیطان بجنگید كه نیرنگ شیطان [در نهایت] ضعیف است».(8)
آنهایی که راه کفر را در پیش گرفتند، از ولایت خدای تعالی خارج شدهاند؛ در نتیجه دیگر مولایی ندارند و ولی آنان شیطان است و آنها، اولیای شیطان.(9)
برادران شیطان
هنگامی که ارتباط با شیطان از حد متعارف فراتر برود و آن قدر تنگاتنگ و صمیمی بشود که به مرحله برادری برسد، شیطان آنها را به عنوان برادران صمیمی خویش میپذیرد و این نهایت سقوط برای انسان است.
قرآن برادران شیطان را کسانی معرفی میکند که در خرج اموال و صرف دارایی خود حد و مرزی قائل نیستند و اهل اسراف و تبذیر هستند: «وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَلاَ تُبَذِّرْ تَبْذِیرًا إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ كَانُواْ إِخْوَانَ الشَّیاطِینِ وَكَانَ الشَّیطَانُ لِرَبِّهِ كَفُورًا»؛ «و حق خویشاوند را به او بده و مستمند و در راهمانده را [دستگیرى كن] و ولخرجى و اسراف مكن؛ چرا كه اسرافكاران برادران شیطانهایند و شیطان همواره نسبت به پروردگارش ناسپاس بوده است».(10)
تعبیر به برادران شیطان یا به خاطر این است که اعمالشان همردیف و هماهنگ اعمال شیطان است که همچون برادرانی که یکسان عمل میکنند و یا اینکه قرین و همنشین شیطان در دوزخاند.(11)
===============================
پینوشت:
1. انعام: 121.
2. آلعمران: 175.
3. یونس: 62.
4. اعراف: 27.
5. کافی، ج3، ص308.
6. همان، ج4، ص62.
7. عنکبوت: 41.
8. نساء: 76.
9. المیزان، ج4، ص 449.
10. اسراء: 27 ـ 26.
11. تفسیر نمونه، ج 12، ص 93.
پینوشت:
1. انعام: 121.
2. آلعمران: 175.
3. یونس: 62.
4. اعراف: 27.
5. کافی، ج3، ص308.
6. همان، ج4، ص62.
7. عنکبوت: 41.
8. نساء: 76.
9. المیزان، ج4، ص 449.
10. اسراء: 27 ـ 26.
11. تفسیر نمونه، ج 12، ص 93.
tebyan.net
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: